گردشگری

بازارچه پارک لاله کجاست؟ گذر فرهنگ و هنر در تهران

بازارچه پارک لاله جایی است که هر بار دلم گرفته باشد یا نیاز به قدم ‌زدن داشته باشم خودم را از هرجای تهران به آن می‌رسانم.

آنجا خیلی سریع با آن همه رنگ و نور و بویی که در فضای بازارچه پراکنده شده حالم خوش می‌شود. جوری که انگار در خانه خودم هستم ولی در عین حال، همه دوستان اطرافم جمع‌اند. این بازارچه یکی از اولین نمونه‌های بازارچه خوداشتغالی در تهران و موفق‌ترین آنهاست. روی سردر بازارچه نوشته شده: بازارچه خود اشتغالی پارک لاله و گذر فرهنگ و هنر و شاید چیزی که این بازارچه را در کل تهران استثنایی می‌کند، همین گذر فرهنگ و هنر بودنش باشد.

گذر فرهنگ و هنر در بازارچه پارک لاله

در حقیقت در ابتدا، فضای بازارچه قرار بوده محلی برای برگزاری جلسات و کلاس‌های فرهنگی-هنری باشد و همین موضوع (به علاوه نزدیکی به موزه هنر معاصر و دانشگاه تهران) محیط آن را فرهیخته‌تر از نمونه‌های مشابه کرده ‌است. حالا علاوه بر غرفه‌داران مختلف، هنرمندان از هر صنف و گروهی دور هم جمع شده‌ و هرکدام یک چشمه از هنرشان رها کرده‌اند در جریان زنده‌ای از محلی برای تجمع در شهر که روز به روز پررونق‌تر می‌شود.

شکم چرانی در بازارچه پارک لاله

بازارچه پارک لاله محلی عالی برای شکم‌چرانی با قیمت مناسب است. سمبوسه، پیراشکی، آش، چای، نسکافه و حتی واویشکای گیلانی را می‌توانید نوش‌ جان کنید بدون اینکه با صورت‌حساب شوکه‌کننده این روزها در کافه‌ها روبرو شوید. غذاها کیفیت مامان‌پز دارند و فضای صمیمی میز و صندلی‌های محوطه اغذیه‌فروشی‌ها احساس تنهایی را از شما می‌گیرد. فروشندگان هم حال و روزشان خوش است و این حس را به شما منتقل می‌کنند. مثلا اگر املت درست و حسابی می‌خواهید باید سراغ “دایی” را بگیرید اما سمبوسه‌های آقا جلیل آبادانی هم خوردن دارد. هر چیزی که در بازارچه می‌خرید متاثر از شخصیت فروشنده‌هاست و هرکدام از آنها رنگ و بوی جداگانه‌ای به محصولاتشان داده‌اند.

بازارچه خوداشتغالی پارک لاله

علاوه براین، بازارچه پارک لاله بسیار کار راه‌انداز است. اگر کارهایی مثل خیاطی، تمیزکردن ظروف، تعمیر لوازم منزل یا خرید لوازم چوبی پیش آمد یک راست بروید آنجا. حتی اگر برای هدیه تولد یا منزل جدید دوستان‌تان ایده کم آوردید یک چرخ‌زدن در بازارچه کلی راه‌حل پیش پای‌تان می‌گذارد.

مانتو و لباس و کفش را هم می‌توانید از بازارچه بخرید. در سوراخ سمبه‌های بازارچه چیزهایی پیدا می‌شود که شاید در نقاط دیگر تهران با این قیمت مناسب نتوان پیدا کرد. تجمع و تنوع مغازه‌های جالبی مثل غرفه‌ سنگ‌های تزئینی، صنایع دستی، سفال‌فروشی، تابلو نقاشی، گل‌فروشی، حصیر و لوازم چوبی با رنگ‌ها و طرح‌های دیدنی شما را چند ساعت درگیر خرید می‌کند.

به طور کلی خیلی سخت است آدم پایش را در بازارچه پارک لاله بگذارد و از آنجا دست خالی برگردد. حتی اگر به دنبال خریدکردن نباشید و هوس بازدید از دیدنی‌های شهر تهران کرده‌اید قدم‌ زدن در این بازارچه تجربه‌ نابی در اختیارتان خواهد گذاشت. گفته باشم که در گشت و گذارتان بازدید از غرفه‌ حکاکی روی سنگ و چوب و صحبت‌های عمیق و دلنشین آقا خسرو را از دست ندهید.

جمع همه اصناف در یک جا

بازارهای کوچک مختلفی در قلب بازارچه شکل گرفته است. بورس جمع‌ و جوری از فروشندگان یک صنف که در کنار یکدیگر مشغول کارند؛ به عنوان مثال یک بازار کوچک قابسازی وسط بازارچه ایجاد شده که در آن می‌توان انواع و اقسام قاب‌های چوبی و غیرچوبی، شیشه و آینه را با طرح‌های منحصربه فرد سفارش داد. حتی مغازه‌ کوچکی برای فروش نقاشی‌های هنری هم هست که آثار خوبی از هنرمندان معاصر را عرضه می‌کند. به جز این بازارچه خیاطی، لوازم چوبی و حتی کلاس‌های هنری نقاشی و خطاطی با کیفیت بالای آموزشی شکل گرفته که می‌توان به راحتی از آن استفاده کرد.

یکی از بامزه‌ترین منظره‌هایی که می‌‍‌‌توان در بازارچه پارک لاله دید گربه‌هایی‌اند که گوشه و کنار روی نیمکت، موتور، نرده‌ها و پله‌ها لم داده‌اند و جوری رفتار می‌کنند انگار که حاکم بلامنازع بازارچه‌اند.

قشنگ معلوم است که حال خوش بازارچه به آنها هم سرایت کرده و احساس امنیت و آرامش می‌کنند. در هرحال اگر از آنهایی هستید که از گربه‌ها می‌ترسید(که امیدوارم نباشید) شاید بهتر است وارد بازارچه نشوید؛ چون هرآن ممکن است گربه‌ای از زیر پای‌تان رد شود و شوکه‌تان کند. متاسفانه در یک سال گذشته تعداد کودکان کار بازارچه که دائم از شما درخواست خرید غذا یا لوازم مختلف می‌کنند بسیار زیاد شده است.

نکته عجیب در مورد بازارچه این است کسبه بازارچه خودشان مسئول آب و برق و حتی توالت‌ها هستند و شهرداری نه تنها مسئولیتی در آنجا قبول نمی‌کند بلکه چند بار اقدام به جمع‌آوری غرفه‌های آن کرده‌ که البته ناموفق بوده است.

داشتم برای نوشتن این گزارش با یکی از کسبه درباره همین موضوع حرف می‌زدم که خانمی وارد مغازه شد و با شنیدن حرف‌های ما گفت: “من عاشق بازارچه لاله هستم. اگر اینجا خراب بشه نمی‌دونم عصرها کجا راه برم. ده سالی هست که خاطرات خوشی از بازارچه دارم. دعا می‌کنم شهرداری اینجا رو خراب نکنه.” مطمئنم این حرف‌ها فقط مال او نیست. بازارچه لاله یک بازارچه معمولی نیست که سازمانی بتواند آن را تخریب کند. آنجا یک‌تنه به خاطرات هزاران شهروند تهرانی سر و شکل داده است و حالا دیگر متعلق به تمام تهرانی‌هاست.

تحریریه مجله فستیوال

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا